زی‌گل

۳۳۱_تنها

طبیعتاً الان باید پاشم از سر جام✔️

ی چیزی بخورم،ی مسکن بزنم✖️

اتاقمو جم و جور کنم✔️

لباسامو اتو کنم✔️

کوله پشتی مو آماده کنم✔️

کاهو بزارم برا کامیلا،شیر بریزم برا کامران✔️

ی چیزی درس کنم برا ناهار✔️

ظرفارو از جا ظرفی جمع کنم✔️

لباسارو از رو طناب بردارم چون هوا ابریه✔️

گلدونارو آب بدم✔️

سالاد درس کنم✔️

از تو حیاط میوه و سبزی بچینم✔️

سفارشای بزرگوار رو اوکی کنم برا عصری✔️

ولی هیچ کاری نمیکنم... دراز به دراز تو تاریکی خوابیدم،حتی پا نشدم امروز بخونم

پاهام ی جوری سنگینه و درد می‌کنه انگاری ی شبانه روز راه رفتم

گیج و خستم... حالم از پریود شدنی که تنها باشم بهم میخوره

مامانمو میخام

برچسب‌ها: خط خطی
Zeinabi
چهارشنبه نهم اسفند ۱۴۰۲
10:35

آمارگیر وبلاگ