زی‌گل

۴۹۵_کمر

واقعا مدتیه از کمر درد له شدم

نفسم می‌ره از درد گاهی.

برچسب‌ها: خط خطی
Zeinabi
پنجشنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۳
21:37

۴۹۴_آرامش

این لحظه رو واقعا با هیچ چیز عوض نمیکنم.

تقریبا ی ساعته که رسیدم؛

دوش گرفتم،

شام خوردم

و الان رو تخت محبوبم دراز کشیدم؛

و عششششق میکنم.

اینقد آرومم و حالم خوبه،

که خدایااا

هزاران مرتبه شکررررت

برچسب‌ها: روزنوشت
Zeinabi
دوشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۳
23:18

۴۹۳_دلتنگی

​​​​​​حال و روزِ یک دانشجوی دلتنگ

که قرار بود جمعه خانواده ش بیان به دیدنش،

ولی دید نه تنها دلش برا خانواده،که حتی برای سگ و گربه های محل هم تنگ شده💔

خدایااا صبررر

برچسب‌ها: یونی
Zeinabi
جمعه هجدهم آبان ۱۴۰۳
23:57

۴۹۲_عرق کشمش پکرم کردهههه

امروز به طرزِ عجیبی،

کیفم کوکه و سرحالم.

زیر لب میخونم:

می زدم و لولم مستم و شنگولم،

حال خوشی دارم کیف کنم و جورم...

(click)

برچسب‌ها: موزیک
Zeinabi
سه شنبه پانزدهم آبان ۱۴۰۳
13:35

۴۹۱_دلتنگ

کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست💔

برچسب‌ها: خط خطی
Zeinabi
دوشنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۳
23:3

۴۹۰_ناهار

از نعماتِ هم‌خوابگاهیِ آشپز😌:

برچسب‌ها: یونی
Zeinabi
پنجشنبه دهم آبان ۱۴۰۳
15:32

۴۸۹_جان دلمم

له له میزنم برا بغل کردنت

شیشه عمررررم،صباممم...♥️

برچسب‌ها: فسقل
Zeinabi
پنجشنبه دهم آبان ۱۴۰۳
13:11

۴۸۸_دفتر

عصری رفتم خرید.

رندوم و از پیش تعیین نشده،ی دفتر خریدم:

(click)

(از جون و دل مایه گذاشتم،رفتم کنار پنجره عکس خوب بگیرم)

خلاصه که،ذهنم از سر شب مشغوله؛

که چیا رو بنویسم توش...

فکرمو ده مین پیش،بلند به زبون آوردم.

رفیقم گفت:«میتونی از حسات بنویسی؛یا چیزایی که اتفاق میوفته.»

بلافاصله و با اطمینان گفتم: «نه بابا،من وبلاگ دارم،خیلی وقته می‌نویسم»

و الان دارم به این فکر میکنم چقدر انسان بی معرفتی ام نسبت به اینجا،فراموشش میکنم گاهی اوقات.

غرق میشم تو روزمرگی ها و یادم می ره بنویسم؛

که وجود داره و شنوا تر از هر شنوایی،به دادم میرسه همیشه...

ترک نکنید اینجا رو بچه ها.هیچ‌کس اینقد بی منت نمیشه پا حرفاتون:))

برچسب‌ها: خط خطی
Zeinabi
چهارشنبه نهم آبان ۱۴۰۳
1:11

۴۸۷_آرامش

شکرت خدایا

برای داده هات شکر.

برای نداده های از رویِ حکمتت شکر.

برای رضایت و نارضایتیم شکر.

خیلی ممنونتم.

خیلی چاکرتم.

می‌فهمم که هوامو داری...

داشته باش همچنان قربونت برم♥️

پ.ن:امروز ازم پرسید:حست چیه؟!

گفتم: «ترکیبی از آرامش و دلتنگی...

بی‌نهایت آرومم و بی‌نهایت دلتنگ...»

برچسب‌ها: خط خطی
Zeinabi
یکشنبه ششم آبان ۱۴۰۳
23:49

آمارگیر وبلاگ