۲۷۵_سرما
ب امام اگه سرما بخورم
اون ویروس رو میکنم تو ماتحت یکی
فرقی نمیکنه کی باشه
یکی باید گردن بگیره خلاصه
+فکر کن کنارِ شومینه دراز بکشی،دوتا هم پتو بندازی ، باز سردت باشه
این چه زندگی ایع؟
ب امام اگه سرما بخورم
اون ویروس رو میکنم تو ماتحت یکی
فرقی نمیکنه کی باشه
یکی باید گردن بگیره خلاصه
+فکر کن کنارِ شومینه دراز بکشی،دوتا هم پتو بندازی ، باز سردت باشه
این چه زندگی ایع؟
حس میکنم بدبخت بودن تو بعضی از آدما ذاتیه
ینی اون آدمه فرضی،تو اوج خوشحالی شم ترحم برانگیزه
دیدی مثلا وقتی یکیو می بینی که خیلی حالش خوبه و تاپ ترین قسمت زندگیشو داره میگذرونه؛
ولی تو دلت براش می سوزه؟
چون متوجهی و حسش کردی که اون ادم چقددددد بیچاره س
چقد رقت انگیزه
واضح تر بگم. فرض کن مثلا با یکی از دوستات،ی مدت ی رابطه ی صمیمانه ای داشتی
که اون زندگی شو برات بازش کرده . از حسرتاش گفته. از عقده هاش. از زندگی شخصی ش
یا اینکه خودت جیک و پوکشو فهمیدی
بعد اون ادم،ب ی مرحله ای برسه. که از نظر خودش خیلی نامبر وانه
من نمیگم نیستااااا. اون ادم خوشحاله و خوب این عالیه دیگه
ولی تو وایب خوبی نمیگیری. همش زندگی قبلش و اخلاقاش یادت میاد
ی جورایی باور نداری. اون نقاب برات تعریف نشده س
گرفتی چی میگم؟برات پیش اومده؟
نگا
پوستم سکسی شده از وقتی اسپری میکنم کاسنی رو
اون پایین هم زر زدم که ریدم به موهام
کیوت کرده منو چتری هام
این تاپ بافتی چه سمیه؟
رسما فقد خوشگله
در گرم کردن هیچ کاربردی نداره
یییییخ زددددمممم
من چیزی نمیخوام جز بغل تو
با صدای گرفتت اول صبح.
بگی تو گوشه من حرفای قبلنتو
دوری ولی هنو داری رو من اثرتو.
از نتایج نگه داشتن طوطی و گربه باهم؛
باید بگم که
جینکو از صبح داره تکرار میکنه:
جینکو،خوبی؟میو میو میو
چههه میکنههه این بازیکن
چه جانانه و ماهرانه ریده به موهاش
+مجددا زد به سرم و رفتم چتری زدم
دلم تنگته گربه
اگه زنده بشی
جا اینکه غر بزنم برا نق زدنات
قربونه هر میو ت میرم.
پ.ن:اشکم بند نمیاد از یادآوری ت
قبل خواب بگم که
الان دوست داشتم دریایی استخری چیزی باشم
تو اب برقصم مثلا
با این اهنگ جدیده ی ساسی
پ.ن: من الکی فاز روشن فکری بر نمیدارم که. چیزی که دوست دارم رو میگم
شب خوش
دوست دارم ساعت ۴ بخوابم
دو ظهر از هم خواب بیدار شم
نه نه
یک و پنجاه و پنج. که برسم ساعت دو یوزارسیف ببینم
ولی متاسفانه الان باید مث مرغ برم بخوابم که هشت هم مث خروس بیدار شم
خدایا کرمتو شکر
نیگا
پی ام اس که باشم همش در حال تغییر مودم
گاهی غمگین،گاهی خوشحال
لحظه ای امیدوار،کمی بعد بدبخت
وحشی بازی و بعدش هورنی
اروم و مهربون و بعد بی تفاوت
این زیادیه خدا.
طبیعیه اینقد خسته میشم؟
ینی تایمی که میایم خانوادگی فیلم ببینیم ،
من دیگه چشام می ره هی
باید خودمو نگه دارم خوابم نبره.
زمستون واقعا عجیبه
دلم خواست مث قبلنا چنان غرق شم تو کتاب خوندن
که به خودم بیام ببینم ساعت شده سه و نیم و بیس صفحه مونده ازش.
ولی متاسفانه الان تا میام دو خط بخونم
چشام می افته به ساعت و مجبور میشم برم بخوابم .
این خیلی بی انصافیه
+خیلی خوشحالم راستی،از اون خوشحالی های از ته دل