Zeinabi
پنجشنبه سی ام شهریور ۱۴۰۲
14:40
ی جای تئاتر ، زنه با جیغ گفت:
دنبال معجزه ای ؟ معجزه وجود داره؟
کو ؟ پس چرا من نمی بینم؟
ادامه نوشته..موهام کمی بلند شده
حداقل در حدی که بتونم فرق بزنم و از پایین،
دو طرفشو ببافم.
چند دقیقه ی بار میرم جلو آینه و بسان دیوانه ها ،
لبخندی پت و پهن خودمو مهمون میکنم.
همین جا ثبت میشه و امضا میکنم که:
بنده،در حضورِ شاهدانِ گرامی
کتبا اعلام میکنم که دیگه
موهامو کوتاه نکنم.
تحت هر شرایطی.
امضا.
+هرکی کوتاه کرد:(ی سری فوش زشت)ه