۲۴۰_مغز
گذراندنِ این سناریو تکراریِ هر ساله:
مث جنین تازه شکل گرفته
سردرگم
جمع شده در خود
زوم به یک نقطه
ترسیده
و تنها...
خیلی تنها
نیاز دارم ب یک آغوشِ بی حرف،خالی از ترحم
خالی از سکوت
محتاجم به ساعت ها فکر نکردن.به فریاد،به گله
گله از تموم چیزهایی که برام گنگه
نیازمندم به تشریح جسمم،توسط دانشجو های علوم پزشکی مناطق محروم
و در آخر اهدا...
اهدای مغزم
اهدای تمام فکر های بی حاصل
تمام فریاد های خفه...
پ.ن: نههه بابااااا, خودم باورم شد افسرده م🤣
برچسبها:
خط خطی
Zeinabi
چهارشنبه پنجم مهر ۱۴۰۲
13:14