زی‌گل

۲۲۶_پسرم تاج سرم

وضعیت جسمانیِ خونه اینقد بهم ریخته س و

نگهداری از کامرانِ زبون نفهم هم اینقدر سخته که

منِ وابسته به این حیوون،به فکر اینم:بدمش ب کی که مواضبش باشه؟

هر بار که به این قضیه فکر میکنم اشک تو چشام جمع میشه و سعی میکنم این

پیشنهاد رو بفرستم به ته مغزم.

حقیقتا سخته،حتی فکر بهش.

پ.ن: راحت تر میتونم بنویسم و هدفم از ساخت اینجا هم این بود از اول.

پ.ن۲: می‌دونی ؟ عنننن تو کنکور. و تا ته تو همونایی که با تصمیم گیری های شخمی شون روان هممونو بهم ریختن.

برچسب‌ها: گربه
Zeinabi
چهارشنبه یازدهم مرداد ۱۴۰۲
16:34

آمارگیر وبلاگ