زی‌گل

۴۴۴_شب یا صبح؟

امروز رفیقم،تو اینستاگرام یه پست فرستاد که نوشته بود:

ساعت خوابم جوری شده که

فقط برای شغل نگهبانی ایده آلم

...

الان داشتم به این فکر میکردم که:

کاش شبا طولانی تر بود.

آدم تا میاد لذت ببره از شب بیداری،صبح شده.

...

تضاد عمیقی تو علایقم موج می زنه.

هم عاشق شبم و دوست دارم تا صبح بیدار بمونم،

هم سحر خیزی رو میپسندم.

ولی خوب،با توجه به آب و هوا

پاییز و زمستون و بهار،سحر خیزم و از هوای تازه صبح استفاده میکنم،

تابستونم شب بیدارم و تا صبح ول می چرخم.

الانم یکی از همون شبای تابستونه،

ساعت دوازده از بیرون برگشتم،تا دو،دور خودم تو خونه چرخیدم،

الانم ی لقمه گرفتم؛خوردم و دراز کشیدم رو تختم.

+زندگی چیه مگه؟ همینه...

پ.ن: حوصلم سر رفته،دوتا لیوان دوغ خوردم که خوابم ببره ولی بعید می‌دونم.

برچسب‌ها: خط خطی
Zeinabi
جمعه دوازدهم مرداد ۱۴۰۳
2:35

آمارگیر وبلاگ